راستالغتنامه دهخداراستا. (ص ) راست باشد که نقیض کج است . || (اِ) راه و صراط. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ). || مقابل . روبرو. (ناظم الاطباء). مقابل چپ . راستا و چپا بمعنی طرف راست و طرف چپ استعمال شده . (حاشیه ٔ بیهقی چ فیاض ) : پس بیرون آمد موسی از مدینه ٔ مذکوره
راستافرهنگ فارسی عمید۱. زمینۀ موردنظر؛ مورد؛ باره: در راستای بهبود کیفیت، در این راستا.۲. (ریاضی) امتداد.۳. [مقابلِ چپ] [قدیمی] راست.⟨ به راستایِ: [قدیمی] در حقِ؛ دربارۀ: به راستای تو.