راغبةلغتنامه دهخداراغبة. [ غ ِ ب َ ] (ع ص ) تأنیث راغب . رجوع به راغب شود. || زن طمعکار. (از تاج العروس ).
مراغبةلغتنامه دهخدامراغبة. [ م ُ غ َ ب َ ] (ع مص ) ظاهر کردن میل و خواهش . || (اِمص ) میل . خواهش . رغبت . شوق . آرزومندی . ج ، مراغبات . (ناظم الاطباء).