رایاجراحیcybersurgeryواژههای مصوب فرهنگستانایجاد محیط مَجازی برای عمل جراحی یا آموزش و برنامهریزی و حتی عمل جراحی واقعی بر روی انسان یا حیوان
پیروزرایلغتنامه دهخداپیروزرای . (ص مرکب ) دارای رایی با ظفر قرین . در اندیشه و رای مظفر و منصور : خردمند بادی و پیروزرای بپاکی بماناد مغزت بجای . فردوسی .جوانبخت بادی و پیروزرای توانا و دانا و کشورگشای . نظامی
پیروزرایفرهنگ فارسی عمیدپیروز و کامیاب در رٲی و اندیشه: ◻︎ جوانبخت بادی و پیروزرای / توانا و دانا و کشورگشای (نظامی۵: ۹۸۷).
روزرولغتنامه دهخداروزرو. [ رُو رَ/ رُو ] (نف مرکب )روزرونده . کسی یا چیزی که روز راه رود : هواداری مکن شب راچو خفاش چو باز جره ٔ خور روزرو باش .نظامی .
رایاآزاریcyberstalkingواژههای مصوب فرهنگستانآزار افراد با استفاده از نامۀ الکترونیکی یا پیام فوری یا ازطریق ارسال پیام به یک وبگاه یا گروه گفتوگو (discussion group) که نوعی جُرم به حساب میآید