رخنهگر تلفنphreak, phreakerواژههای مصوب فرهنگستانفردی که به شبکههای مخابراتی یا دیگر سامانههای حفاظتشده رخنه میکند
موشک رخنهگرpenetrating missileواژههای مصوب فرهنگستانموشکی با فیوز تأخیری و کلاهک ویژه که برای تخریب اهداف پنهان در زمین به کار میرود و پس از نفوذ تا عمق معینی منفجر میشود
رخنهگرhackerواژههای مصوب فرهنگستانکسی که از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به دادهها و معمولاً به قصد تخریب، بهره میگیرد؛ این واژه ابتدا به معنی کاربر جدی و مشتاق رایانه به کار میرفت
رخنهگریhackingواژههای مصوب فرهنگستانعمل استفاده از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به دادهها و معمولاً به قصد تخریب یا سوءاستفاده، بهویژه در شبکهها
باجگیر رایانهایcyberextortionistواژههای مصوب فرهنگستانرخنهگر با قفلشکن که وبگاه یا رایانۀ مرکزی یک سازمان را بهطور مرتب مورد حمله قرار میدهد و برای توقف حملات خود درخواست پول میکند
کلاهسفیدwhite hatواژههای مصوب فرهنگستانرخنهگری که برای پیشگیری از عملیات غیرقانونی، مانند ورود غیرمُجاز به شبکههای رایانهای، به کار گرفته میشود
کلاهسیاهblack hatواژههای مصوب فرهنگستانرخنهگری که صرفاً انگیزۀ خرابکاری دارد و عملیات مجرمانهای مانند ورود غیرقانونی به شبکه انجام میدهد
باجگیری رایانهایcyberextortionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فعالیت مجرمانۀ رایانهای که در آن رخنهگر یا قفلشکن وبگاه یا رایانۀ مرکزی یک سازمان را بهطور مرتب مورد حمله قرار میدهد و برای توقف حملات خود درخواست پول
فرماندهی و نظارت رایاسپهرcyberspace command and controlواژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری حسگرهای مختلف رایانهای شامل سامانههای شناسایی رخنهگر و پیامهای رایانهای و دادگانهای تهدیدکننده برای نظارت بر جریان اطلاعات در شبکههای رایانه