ردلغتنامه دهخدارد. [ رَدد ] (ع مص ) بازگردانیدن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (از شعوری ج 2 ص 4) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ص 51) (منتهی الارب
تحاورلغتنامه دهخداتحاور. [ ت َ وُ ] (ع مص ) تجاوب . (زوزنی ). یکدیگر را جواب دادن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). با یکدیگر سخن گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با همد
ابوالحسن مرینیلغتنامه دهخداابوالحسن مرینی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ م َ ](اِخ ) علی بن ابی سعید عثمان . دهمین سلطان از بنی مرین در مراکش و از سلاطین بزرگ این سلسله . او طرابلس غرب و کلیه ٔ
پیرانلغتنامه دهخداپیران . (اِخ ) پهلوانی مشهور از توران و سرلشکر افراسیاب فرزند ویسه . (برهان ) (جهانگیری ). نام سپه سالار افراسیاب . صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: یکی از قهرمانان
دهنلغتنامه دهخدادهن . [ دَ هََ ] (اِ) مخفف دهان . دهان و فم . (ناظم الاطباء). ترجمه ٔ فم است و با لفظ شکستن و شستن و دوختن و باز کردن و واکردن و گشادن مستعمل ؛ و تنگ حوصله ، تن