ردیفکاهیdestageواژههای مصوب فرهنگستانطراحی مجدد موتور ازطریق برداشتن یک ردیف از تیغههای فشردهساز محوری
تخت روانکاویanalytic couch, couchواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، تخت مطب روانکاو که بیمار بر روی آن دراز میکشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش مییابد
چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
رضیفلغتنامه دهخدارضیف . [ رَ ] (ع ص ) شیر سنگ تاب کرده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گوشت برسنگ بریان کرده . ج ، رضاف . (مهذب الاسماء).