رساناهای هممرکزconcentric conductorsواژههای مصوب فرهنگستانرساناهایی که دور یک یا چند رسانای عایقشده پیچیده شدهاند
پیرصنعالغتنامه دهخداپیرصنعا. [ رِ ص َ ] (اِخ ) مراد شیخ صنعان است و او زاهدی بوده است مشهور. (برهان ). رجوع به شیخ صنعان شود.
چرسانهلغتنامه دهخداچرسانه . [ چ َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلسواربخش کامیاران شهرستان سنندج که در 26هزارگزی شمال باختر کامیاران و یکهزارگزی باختر لون سادات واقع است . دامنه و سردسیر است و 197 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصو
رسانهلغتنامه دهخدارسانه . [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) حسرت و افسوس و تأسف . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ) (از برهان ). افسوس و تحسر و حسرت . (از شعوری ج 2 ص 10<
رسانهلغتنامه دهخدارسانه . [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) وسیله ٔ رساندن .- رسانه های گروهی ؛ وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات .
رشنهلغتنامه دهخدارشنه . [ ] (اِخ ) گویا نام محلی است در این شعر فرخی : از درون رشنه تا کُه پایه های کژروان سبزه از سبزه نبرد لاله زار از لاله زار.فرخی .