رویۀ ریشهroot faceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از رویۀ شیار که داخل ریشۀ اتصال قرار دارد متـ . پاشنه land
رسوایی گریلغتنامه دهخدارسوایی گری . [ رُس ْ گ َ ] (حامص مرکب ) افتضاح . ارتکاب به کار مفتضحانه . انجام دادن کاری که مایه ٔ آبروریزی است . (از یادداشت مؤلف ).
ریشۀ جوشweld root , root of weld, root 3واژههای مصوب فرهنگستاننقاط برخورد اولین گذر جوش با فلز پایه که در آن فلز جوش در اتصال فراتر از آن نقاط ادامه دارد
پوسیدگی ریشهroot rotواژههای مصوب فرهنگستانبیماری ناشی از طیف وسیعی از ریزاندامگانها که به ریشۀ گیاه آسیب میرساند
رشوةلغتنامه دهخدارشوة. [ رَش ْ وَ ](ع اِ) رُشْوة. رِشْوة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب )(از اقرب الموارد). رجوع به رِشْوة و رُشْوة شود.
رشوةلغتنامه دهخدارشوة. [ رُش ْ وَ ] (ع اِ) رَشْوة. رِشْوَة. (ناظم (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رِشْوة و رَشْوَة شود.