رصراصةلغتنامه دهخدارصراصة. [ رَ ص َ ] (ع اِ) سنگ چفسیده به کنار چشمه ٔ روان در زمین درشت و سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || زمین سخت . (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد).
رشراشةلغتنامه دهخدارشراشة. [ رَ ش َ ] (ع اِ) نان خشک نرم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به رشراش و رشرش شود.
رصاصةلغتنامه دهخدارصاصة. [ رَص ْ صا ص َ ] (ع ص ، اِ) بخیل . || سنگ چسبیده بر زمین در کنار چشمه ٔ روان . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رصراصة.