رفوگرلغتنامه دهخدارفوگر. [ رَ / رُ گ َ ] (ص مرکب ) کسی که رفو می نماید. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 6). رفاء. (منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف ) (دهار). لاقط. (منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف )
رفریلغتنامه دهخدارفری . [ رِ ف ِ ] (انگلیسی ، اِ) داور بازی هایی که مقررات معینی دارند مانند تنیس ، فوتبال ، والیبال . (فرهنگ فارسی معین ).