رفتارهای اعتیادیaddictive behavioursواژههای مصوب فرهنگستاناعمالی که تغییر آنها برای فرد دشوار است و معمولاً بدون کمک گرفتن از دیگران توانایی ترک آنها را ندارد و برای خود و اطرافیانش پیامدهای ناگوار دارد
گرفتاریفرهنگ فارسی عمید۱. اسارت؛ دربند بودن.۲. [مجاز] دچار شدن.۳. [مجاز] رنج و زحمت و شغل و کار بسیار.
گرفتاریلغتنامه دهخداگرفتاری . [ گ ِ رِ ] (حامص ) مؤاخذه : هر کو به شبی صدره عمرش نه همی خواهدبی شک به بر ایزد باشدش گرفتاری . منوچهری .|| ابتلاء. اسیری . بیچارگی . درماندگی : اگر به صید روی وحشی از تو نگری
گرفتاریدیکشنری فارسی به عربیاسر , تامين , تدخل , تشابک , زمجرة , عقبة , عمل , ماء آسن , ورطة ، اِرتباک