رفعتلغتنامه دهخدارفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) میرزا عباس یا محمد عباس بن میرزا احمدبن محمدبن علی بن ابراهیم همدانی شیروانی انصاری یمانی هندی . مورخ و ادیب قرن 13 هَ . ق . بود و رفعت تخلص می کرد. از آثار اوست : 1 - آثار العجم <spa
رفعتلغتنامه دهخدارفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) یا رفعت لکهنوی . میکولال . از گویندگان هند بود و در لکهنو سکنی داشت و شاگرد نذیر علی نذیر بود. ابیات زیر ازوست :هست چندانکه اجتناب مرایار هردم دهد شراب مرابس که در کوه ودشت می گردم داد دیوانه او خطاب مراهمه شب ناله وفغان کردم ب
رفعتلغتنامه دهخدارفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) احمد، معروف به رفعت از ادبای نامی اوایل قرن سیزدهم هجری قمری عثمانی و مؤلف 7 جلد کتابهای تاریخ بزبان ترکی بود که در سال 1299 و 1300 هَ .ق . در اسلام
رفعتلغتنامه دهخدارفعت . [ رِ ع َ ] (اِخ ) دکتر سیدرفعت استاد علم قواعد الصحة در دانشگاه الازهر. او راست : علم قواعد الصحة، چ مطبعة الواعظ. (از معجم المطبوعات مصر ج 1).
چماچملغتنامه دهخداچماچم . [ چ َ چ َ / چ ُ چ ُ ] (اِ) پیشانی را گویند و به عربی ناصیه خوانند. (برهان ). پیشانی بود. (جهانگیری ) (رشیدی ). بمعنی ناصیه و پیشانی . (انجمن آرا) (آنندراج ) : به درگاه قصر رفیعت نهاده ملوک عجم از تفاخر
رفیعلغتنامه دهخدارفیع. [ رَ ] (ع ص ) شریف و بلند قدر و مرتبه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). نافس . (از المنجد). شریف . سامی . عالی . بلندپایه . بلندقدر. (یادداشت مؤلف ). بلند و برین و عالی و افراخته . (ناظم الاطباء). بلند. مرتفع. (فرهنگ فارسی معین ). مرتفع. شامخ . شاهق . برشده .
موقفلغتنامه دهخداموقف . [ م َ ق ِ ] (ع اِ) جای ایستادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). توقفگاه . جای درنگ . ایستادنگاه . مقام . (یادداشت مؤلف ). محل . جای . جایگاه . محل توقف : موقف بزم تو شکارگهی است که در آن شکرها شکار شود. <p class="
فرخندهلغتنامه دهخدافرخنده . [ ف َ خ ُ دَ / دِ ] (ص ) مبارک و میمون . (برهان ). مبارک . (صحاح الفرس ). همایون . فری . (یادداشت به خط مؤلف ) : آمد نوروز و نو دمید بنفشه بر ما فرخنده باد و بر تو مرخشه (؟). منج
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عمربن مسعودبن احمد، صدرالشریعه برهان الاسلام از معاصران عوفی بود و عوفی در خدمت تاج الدین تعلم می کرد، و در لباب الالباب در ترجمه ٔاحوال وی آرد: الصدر الکبیر برهان الاسلام تاج الملة والدین عمربن مسعود احمد رحمه اﷲ آسمان مجد و آفتاب احسان واسطه ٔ