لغتنامه دهخدا
رمضاء. [ رَ ] (ع اِ) سختی گرما. (دهار). شدت حرارت . (از اقرب الموارد).شدت تابش حرارت آفتاب بر زمین . (از متن اللغه ). || خاک تفسیده . (دهار). زمین تافته . (مهذب الاسماء). زمین تفسیده در گرمی آفتاب که چون پای بر وی نهند بسوزد. (از منتهی الارب ). زمین گرم و تفتیده از شدت حرارت