مرموزفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسرارآمیز، رازآلود، رازناک، رمزآلود، رمزی ۲. ابهامآمیز، مبهم، معمایی ۳. مشکوک ۴. تودار، موذی ۵. مار زیر کاه
سریفرهنگ مترادف و متضاد۱. پوشیده، رازآلود، محرمانه، مخفی، رمزی، اسرارآمیز، رمزآلود، رازآگین، رمزآگین، مرموز، پنهانی، مخفیانه، نهانی ≠ علنی ۲. اسناد طبقهبندی شده
معمالغتنامه دهخدامعما. [ م ُ ع َم ْ ما ] (ع ص ، اِ) پوشیده شده . || نابینا کرده شده . || مکان پوشیده . || به اصطلاح کلامی که به وجه صحیح دال باشد بر اسمی به طریق رمز و ایماکه پسند طبع سلیم باشد و در بعضی کتب چنین نوشته که معما به معنی بی دیده و بی نظر و در اصطلاح کلامی که دلالت کند به طریق رم