پرّهبندیfeathering 1واژههای مصوب فرهنگستانقرار دادن پرّههای ملخ در وضعیتی که پَسار آن به حداقل برسد و حرکت آن متوقف شود
رهبندیimpedance, complex impedance, electrical impedanceواژههای مصوب فرهنگستانمقاومت مؤثر در برابر جریان الکتریکی بهازای بسامدی مشخص در جریان متناوب که همزمان تأثیر مقاومت و واکنایی مدار را در بر دارد
پارامترهای رهبندیimpedance parametersواژههای مصوب فرهنگستانپارامترهای مربوط به نسبت ولتاژ به جریان در یک مدار چنددرگاهی (N-port)
پل رهبندیimpedance bridgeواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای سنجش مؤلفههای مقاومتی و واکنشی یک رهبندی نامشخص
بارگذاری رهبندی خیزشیsurge impedance loading, SIL, natural loadingواژههای مصوب فرهنگستانبارگذاری توانی در یک خط انتقالِ بدون تلفات که به یک بار اهمی معادل با رهبندی خیزشی خط منتهی میشود
رهبندی مشخصهcharacteristic impedanceواژههای مصوب فرهنگستاننسبت ولتاژ به جریان در هر نقطه از خطِ انتقال که مقدار آن به مشخصات خط بستگی دارد متـ . رهبندی خیزشی surge impedance
رهبندیimpedance, complex impedance, electrical impedanceواژههای مصوب فرهنگستانمقاومت مؤثر در برابر جریان الکتریکی بهازای بسامدی مشخص در جریان متناوب که همزمان تأثیر مقاومت و واکنایی مدار را در بر دارد
اندازهگیری رهبندیimpedance measurementواژههای مصوب فرهنگستاناندازهگیری نسبت ولتاژ به جریان در ورودی مدار
پارامترهای رهبندیimpedance parametersواژههای مصوب فرهنگستانپارامترهای مربوط به نسبت ولتاژ به جریان در یک مدار چنددرگاهی (N-port)
پل رهبندیimpedance bridgeواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای سنجش مؤلفههای مقاومتی و واکنشی یک رهبندی نامشخص
رهبندیimpedance, complex impedance, electrical impedanceواژههای مصوب فرهنگستانمقاومت مؤثر در برابر جریان الکتریکی بهازای بسامدی مشخص در جریان متناوب که همزمان تأثیر مقاومت و واکنایی مدار را در بر دارد
اتصال رهبندیimpedance bondواژههای مصوب فرهنگستانمدار اتصالدهندهای در نزدیکی درز عایق بین دو ریل یک خط، که در هنگام قطع جریان برق ورودی به سامانۀ علائم، جریان برق کششی را بازمیگرداند