فروآمدنلغتنامه دهخدافروآمدن . [ ف ُ م َ دَ ] (مص مرکب ) فروافتادن و ریخته شدن خانه و دیوار. (آنندراج ). پایین آمدن و افتادن : بسنگ آسیا ماند بگردش فروآید همی چون سنگ بر سر. ناصرخسرو.کدام دیده به روی تو باز شد همه عمرکه آب دیده به