روانکاویpsychoanalysisواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی به ذهن و اختلالهای روانی و نحوۀ درمان آنها با این فرض اساسی که بیشتر فعالیتهای ذهنی و پردازش آنها در ضمیر ناخودآگاه رخ میدهد
روان کاویفرهنگ فارسی عمیددانش بررسی حالات روانی، روابط خانوادگی، و گذشتۀ بیمار برای درمان اختلالات روانی او.
روان کاویفرهنگ فارسی معین( ~.) (حامص .) روشی در روان - شناسی و درمان بیماری های روانی که اساس آن کاوش در گذشتة بیمار، روابط خانوادگی ، عشق و رویاهای او برای یافتن علت بیماری است .
تخت روانکاویanalytic couch, couchواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، تخت مطب روانکاو که بیمار بر روی آن دراز میکشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش مییابد
روانکاوی سنتیorthodox psychoanalysis, classical psychoanalysisواژههای مصوب فرهنگستاندرمان روانکاوانهای که بیهیچ جرحوتعدیلی به راهکارهای بنیادین زیگموند فروید پایبند است
روانکاوpsychoanalyst, analystواژههای مصوب فرهنگستاندرمانگری که آموزشهای نظری و عملی روانکاوی را دیده است و از فنون روانکاوی در درمان اختلالات روانی بهره میبرد
روانکاوی با نظارتcontrol analysis, supervised analysis,supervisory analysisواژههای مصوب فرهنگستاندرمان روانکاوانهای که کارآموز با نظارت و راهنمایی روانکاو مجرب انجام میدهد
روانکاوی سنتیorthodox psychoanalysis, classical psychoanalysisواژههای مصوب فرهنگستاندرمان روانکاوانهای که بیهیچ جرحوتعدیلی به راهکارهای بنیادین زیگموند فروید پایبند است
روانکاوی غیرپزشکیlay analysisواژههای مصوب فرهنگستاندرمان روانکاوانهای که فرد غیرپزشکی انجام میدهد که در حوزۀ نظری و عملیِ روانکاوی آموزش دیده است
روانکاوی کاربردیapplied psychoanalysisواژههای مصوب فرهنگستانبهکارگیری اصول روانکاوی در حوزههایی غیر از حوزۀ بالینی مانند ادبیات و هنر و دین
تخت روانکاویanalytic couch, couchواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، تخت مطب روانکاو که بیمار بر روی آن دراز میکشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش مییابد
قواعد روانکاویanalytic rulesواژههای مصوب فرهنگستانسه قاعدۀ اصلی که زیگموند فروید برای درمان در روانکاوی برشمرد: تداعی آزاد، خویشتنداری، مقابله با کنشنمایی احساسات و رخدادها