روز تحویللغتنامه دهخداروز تحویل . [ زِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روزی که در آن آفتاب در برج حمل داخل میشود. (ناظم اطباء). نوروز.
تحویل روی اسکلهdelivered ex quayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قرارداد در تجارت بینالمللی که براساس آن کالا بر روی اسکله در بندر مقصد به خریدار تحویل داده میشود اختـ . تحویل راس DEQ
تحویل روی عرشهfree on boardواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قرارداد در تجارت بینالمللی که براساس آن فروشنده کالا را بر روی عرشه در بندر مشخصی تحویل میدهد و خریدار موظف است باقی هزینههای پس از آن را تقبل کند اختـ
روش تحلیل تأثیر بر روندtrend impact analysisواژههای مصوب فرهنگستانروشی در پیشنگری که در آن برای خلق فرانامههای آینده برایند تأثیر رویدادها بر فرانامۀ پایه اعمال میشود اختـ . روتار TIA
روزلغتنامه دهخداروز. (اِ) در پهلوی رُچ ، پارسی باستان رئوچه ، اوستا رئوچه ، هندی باستان رچیش ، ارمنی لئیز کردی روژ ، افغانی ورَج بلوچی رُچ و رُش ، وخی رئوج ، گیلگی روز ، فریزند
نوروز بزرگلغتنامه دهخدانوروز بزرگ . [ ن َ / نُو زِ ب ُ زُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام نغمه ای از موسیقی . (غیاث اللغات ) (از برهان قاطع). نام نوائی است .(انجمن آرا). نام لحنی است .
نوروزلغتنامه دهخدانوروز. [ ن َ / نُو ] (اِ مرکب ) روز اول ماه فروردین که رسیدن آفتاب است به نقطه ٔاول حمل . (غیاث اللغات ). روز اول فروردین که رسیدن آفتاب به برج حمل است و ابتداء
دست گردان کردنلغتنامه دهخدادست گردان کردن . [ دَ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در دست چرخش دادن چیزی را. گرداندن چیزی دردست چنانکه سکه های زر و سیم را. صاحب آنندراج گوید رسم است که روز نوروز وق
تاریخ جلالیلغتنامه دهخداتاریخ جلالی . [ خ ِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مبداء تاریخی که به امر ملکشاه سلجوقی در ایران ایجاد شد. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون در ذیل کلمه ٔ تاریخ آرد: و