لغتنامه دهخدا
تعزیت . [ ت َ ی َ ] (ع مص ) تعزیة. به صبر فرمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). بصبر فرمودن مصیبت زده را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تسلی دادن و امر کردن بصبر. (از اقرب الموارد). صبر فرمودن و پرسش کردن خویشان مرده را. (آنندراج ). ماتم پرسی کردن . (غیاث اللغات ). ماتم پرسی