روناکواژهنامه آزاداسم کردی به معنی روشنایی می باشد. آشکارآ روشن، زلال، آشکار، شفاف تیغه آفتاب، پنجه آفتاب نامی کردی است به معنی نترس،شجاع روشنایی
رونقلغتنامه دهخدارونق . [ رَ ن َ ] (اِخ ) اسم چند تن از گویندگان زبان پارسی است . رجوع به فرهنگ سخنوران و قاموس الاعلام ترکی شود.
رونقلغتنامه دهخدارونق . [ رَ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالا شهرستان اردستان . سکنه ٔ آن 188 تن . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات و پنبه . راه آن فرعی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
رونقلغتنامه دهخدارونق . [ رَ ن َ ] (اِخ ) میرزاعبداﷲ رونق کردستانی یا سنندجی شاعر، اصلش از همدان و نیاکانش به سنندج آمده و در آنجا مسکن گزیده اند. وی صاحب تذکره ٔ«حدیقة الشعراء» است . (از مجمع الفصحاء ج 2 ص 150). ورجوع به ماد
رونقفرهنگ فارسی عمید۱. حالت پرمشتری بودن کالا و داد و ستد؛ رواج.۲. فعال و شکوفا بودن چیزی؛ جلوه داشتن: با آمدن او خانه دوباره رونق گرفت.۳. آبادی؛ آبادانی.
رونقلغتنامه دهخدارونق .[ رَ / رُو ن َ ] (ع اِ) آب کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). روایی . نیکویی . (مقدمه ٔ لغت جرجانی ص 2). پیشرفت امر. (فرهنگ فارسی معین ). تیزی بازار. گرمی بازار.معرب از روایی . (یادداشت مؤلف ) <span class