روپ پنجهلغتنامه دهخداروپ پنجه . [ ] (اِخ ) عیدی است مربوط به روز اول جیرت خاص زنان هند را، و آن روزی است که هندوان عید گیرند و دور هم گرد آیند و محصول نورس کشتزارها را از باب تبرک در آب ریزند. (از تحقیق ماللهند ص 288).
روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
رویۀ ریشهroot faceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از رویۀ شیار که داخل ریشۀ اتصال قرار دارد متـ . پاشنه land
پرچ مازهkeel rivetواژههای مصوب فرهنگستانهریک از پرچهایی که زبرباریکهها (garboard strakes) را به مازه متصل میکند
فرابَر رورومسافریro-ro/vehicle/passenger ferry, ro-ro/passenger ferryواژههای مصوب فرهنگستانشناوری که همزمان قادر به جابهجایی مسافر و خودروِ با مسافر یا بدون مسافر و بارهای رورو است
کامپیلوتروپلغتنامه دهخداکامپیلوتروپ . [ ل ُ رُ ] (فرانسوی ، ص ) اصطلاحی است در علم گیاه شناسی ، بمعنی یکی از سه نوع تخمک . رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص 481 شود.
کروپلغتنامه دهخداکروپ . [ کْرو / ک ُ ] (اِخ ) متولد اسن (1812 - 1887 م .) از پایه گذاران صنایع فلز و بنیانگذار توپهای فولادی که به نام او مشهور است و صنایع نیز نام او دارد.
پرکتوتروپلغتنامه دهخداپرکتوتروپ . [ پْرُ /پ ُ رُ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از حشرات دارای بالهای باریک از طایفه ٔ پرکتوتروپینه .
اروپلغتنامه دهخدااروپ . [ اِ رُ ] (اِخ ) پدر اسکندر یکی از سرداران مقدونی بزمان فیلیپ و اسکندر مقدونی . (ایران باستان ص 1231).