25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
zebra crossing
خطکشی
خط کشی کردن
راهِ میانه
جدول کشی
رگلاژ کردن
بیشتر بدانید
polyfoil
برازندگی (عامیانه)
مزدوجه
لکه
reinfects
ابوالهیثم
رگلاژ
reglāž
معنی
نظموترتیب دادن حرکت و کار قسمتهای مختلف ماشین؛ منظم ساختن چرخ و پر یک دستگاه.
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.