ریشهشناسیetymologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از زبانشناسی که در آن به مطالعۀ منشأ و تاریخ و دگرگونی صورت و معنای واژهها میپردازند
ریشه شناسیلغتنامه دهخداریشه شناسی . [ ش َ / ش ِ ش ِ ] (حامص مرکب ) صفت آنکه ریشه ٔ لغات یعنی اصل و ماده ٔ آنهارا داند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به ریشه شناس شود.
ریشهشناسی عامیانهfolk etymologyواژههای مصوب فرهنگستانتعیین ریشۀ یک واژه بهغلط از روی شباهت به صورت یا معنای واژهای دیگر
بومشناسی ریشهنگرradical ecologyواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی که برطبق آن مشکلات زیستمحیطی را فقط با بازنگری ریشهای در ارزشها و نگرشها میتوان رفع کرد و نه ازطریق اصلاحات سیاسی و اقتصادی
بی ریشهلغتنامه دهخدابی ریشه . [ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + ریشه ) آنچه ریشه نداشته باشد چون کاغذ بی ریشه و انبه ٔ بی ریشه و مانند آن . (آنندراج ). بدون الیاف . (ناظم الاطباء). || بی اصل . رجوع به ریشه شود.
ریشهشناسی عامیانهfolk etymologyواژههای مصوب فرهنگستانتعیین ریشۀ یک واژه بهغلط از روی شباهت به صورت یا معنای واژهای دیگر