ریشگیلغتنامه دهخداریشگی . [ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ، اِ) (اصطلاح ریاضی ) رادیکال . (لغات فرهنگستان ). رجوع به رادیکال شود.
پیشرسscratch race, scratch 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه که برای مردان در پانزده کیلومتر و برای زنان در ده کیلومتر برگذار میشود و در آن برنده رکابزنی است که زودتر از خط پایان عبور کند
برنج سفیدwholly milled rice, white rice, polished riceواژههای مصوب فرهنگستانبرنجی که سبوس و جوانۀ آن بهطور کامل گرفته شده باشد
خیز درجهcope raiseواژههای مصوب فرهنگستانبرجستگیهای نسبتاً ضخیم با گوشههای ناهموار و سطح صاف که عموماً بر یکی از سطوح ریختگی عمود هستند و در سطح جدایش قالب یا تکیهگاههای ماهیچه به وجود میآیند
خیز کِشَندrise of tide, tidal riseواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ عمودی از سطح مبنای کِشَندی تا سطح بالاتر آب
radicalsدیکشنری انگلیسی به فارسیرادیکال ها، رادیکال، ریشه، اصل، طرفدار اصلاحات اساسی، بنیان، ریشگی، سیاست مدار افراطی، بن رست، علامت رادیکال، قسمت اصلی
راديکاليدیکشنری عربی به فارسیريشه , قسمت اصلي , اصل , سياست مدار افراطي , طرفدار اصلا حات اساسي , بنيان , بن رست , ريشگي , علا مت راديکال
radicalدیکشنری انگلیسی به فارسیافراطی، رادیکال، ریشه، اصل، طرفدار اصلاحات اساسی، بنیان، ریشگی، سیاست مدار افراطی، بن رست، علامت رادیکال، قسمت اصلی
رادیکاللغتنامه دهخدارادیکال . (فرانسوی ص ، اِ) بمعانی :ریشه ای ، اصلی ، اساسی . (فرهنگ نفیسی ). || در اصطلاح ریاضی عبارتست از ریشه ٔ عددی و علامت آن در ریاضی به این شکل aǼ n است . مثلا اگر بنویسیم