لغتنامه دهخدا
پرغامس . [ پ ِ م ُ ] (اِخ ) پرگام . پرگاما . پرغامه . برغمه (موضع عروسی ). پرغه . شهری قدیم به آسیای صغیر واقع بر ساحل رود کائیک که اکنون پرغاما گویند و آن بمائه ٔ سوم ق .م .پایتخت حکومتی بود و یکی از کلیساهای هفتگانه در آنجا بنا شده و یوحنای حواری آنرا کرسی الشیطان میخواندزی