ریلبندبُرtie saw, tie shearواژههای مصوب فرهنگستانماشینی برای کار در خط مجهز به تیغههای ارهمانند یا ابزار برش که با آن ریلبند را به سه بخش تقسیم میکنند تا بهآسانی بتوان آنها را از زیر خط بیرون کشید متـ . تراورسبُر
ریل پایهتختflat bottomed rail, Vignoles rail / Vignol rail, tee rail, T-railواژههای مصوب فرهنگستانریل معمول در خطوط راهآهن که دارای تاج ریل و جان ریل و پایۀ ریل است
ریل سومthird rail, contact rail, current collector rail, conductor railواژههای مصوب فرهنگستانریلی اضافی به موازات ریلهای اصلی برای تأمین نیروی برق قطارهای برقی
ریل ممتدcontinuous welded rail, CWR, long welded rail, welded rail, ribbon railواژههای مصوب فرهنگستانریلی که از جوش دادن چند قطعه ریل استاندارد یا ریل کوتاه به دست میآید
ریل هادیguide rail, closure rail, lead railواژههای مصوب فرهنگستانقطعه ریلی که بین پاشنۀ سوزن و تکۀ مرکزی قرار میگیرد
پایۀ ریل سومthird rail stand, third rail bracket, third rail chairواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای در ریل سوم زیرتماس که عایق و ریل سوم را آویزان نگه میدارد
تکهریلبندtie stubواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای به طول یکسوم ریلبند که با استفاده از ریلبندبُر از خط جدا میشود متـ . تکهتراورس