مخاطرة کلید متنرمز ـ متنرمزciphertext-ciphertext compromiseواژههای مصوب فرهنگستانلو رفتن اطلاعات کلید که از تحلیل اطلاعات حاصل از رمزگذاری یک متن اصلی با دو کلید متفاوت حاصل میشود
پیرمیشلغتنامه دهخداپیرمیش . (اِ مرکب ) میش پیر. گوسپند بزادبرآمده . گوسپند کهنسال . هرطة. (منتهی الارب ).
چرمیزلغتنامه دهخداچرمیز. [ چ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع کوهستان کرمانست و آبش از چشمه میباشد». (از مرآت البلدان ج 4 ص 222). ده کوچکی است از دهستان کوهستان بخش راور شهرستان کرمان که در <span class="hl" dir="
چرمیسلغتنامه دهخداچرمیس . [ چ ِ ] (اِخ ) مردمی از قوم روس که در ساحل وسطای رود ولگا سکونت دارند، و ولایت آنها جزء اتحاد جماهیر شوروی است و بنام «ماری » نیز خوانده میشوند.
ریمسعتلغتنامه دهخداریمسعت . [ س َ ] (سریانی ، اِ) سعد کوفی . (ناظم الاطباء). به لغت سریانی دارویی است که به عربی سعد و به ترکی طبلاق خوانند. (از آنندراج ) (از برهان ). سعد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به سعد شود.
ریمسینلغتنامه دهخداریمسین . (اِخ ) پادشاه ایلام قدیم . وی سلسله ٔ نی سینی را در سومر منقرض کرد (2115 ق .م .). (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایران باستان ج 1 ص 117 و فرهنگ ایران باستان ص <span
لا ساللغتنامه دهخدالا سال . (اِخ ) سن ژان باپتیست دو. نام شانوان ریمس . مولد ریمس . وی مؤسس جمعیت برادران مکاتب مسیحی است . (1651-1719 م .).
لوسنلغتنامه دهخدالوسن . [ س ُ ](اِخ ) لوئی . کاردینال فرانسه ، مولد مولوریه . آرشیوک ریمس . (1842-1930 م .).
رموالغتنامه دهخدارموا. [ رِ ] (اِخ ) ناحیه ای است از کشور فرانسه واقع در ایالت شامپانی و مرکز آن قصبه ٔ ریمس است . رجوع به لاروس و قاموس الاعلام ترکی شود.
ریمسعتلغتنامه دهخداریمسعت . [ س َ ] (سریانی ، اِ) سعد کوفی . (ناظم الاطباء). به لغت سریانی دارویی است که به عربی سعد و به ترکی طبلاق خوانند. (از آنندراج ) (از برهان ). سعد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به سعد شود.
ریمسینلغتنامه دهخداریمسین . (اِخ ) پادشاه ایلام قدیم . وی سلسله ٔ نی سینی را در سومر منقرض کرد (2115 ق .م .). (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایران باستان ج 1 ص 117 و فرهنگ ایران باستان ص <span