رینگخور پیستونpiston ring zoneواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از سطح خارجی پیستون در زیر تاج که شیارهای رینگ پیستون در آنجا قرار دارند متـ . حلقهخور پیستون
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده
رایگان خورلغتنامه دهخدارایگان خور. [ ی ْ / ی ِ خوَرْ / خُرْ ](نف مرکب ) مخفف رایگان خورنده . رایگان خوار. رایگان خواره . مفتخوار. رجوع به این سه کلمه شود : یک می به دو گنج شایگان خررغم دل رایگان خورا
رایگان خوارفرهنگ فارسی عمیدمفتخور؛ گدا: ◻︎ بپیچم سر از رایگانخوارگان / مگر بیزبانان و بیچارگان (نظامی۵: ۸۶۸).
گران خوارفرهنگ فارسی عمید۱. بسیارخورنده؛ پرخور.۲. (صفت) ویژگی چیزی که خوردن یا نوشیدن آن ناگوار و دشوار باشد.