لغتنامه دهخدا
ریژ. (اِ) ریز. هوا. کام .مراد. (برهان ) (لغت فرس اسدی ) (فرهنگ اوبهی ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از آنندراج ). هوس . کام . مراد. مقصود.(ناظم الاطباء). آرزو و خواهش . (از فرهنگ لغات ولف ) (از لغات شاهنامه ) (از شرفنامه ٔ منیری ) : دیدی تو ریژ و کام بدو