لغتنامه دهخدا
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) عبداﷲبن سعید قرمطی ، مکنی به ابوغانم و مشهور به نصر از زعمای قرامطه است ، در آغاز در قریه ٔ زابوقه ٔ عراق معلم اطفال بود، سپس به زکرویةبن مهرویه ٔ قرمطی پیوست و از پیروان او شد، و خود را نصر نامید، و قبیله ای از بنی کلب را با خود همراه و آهنگ تسخیر شام کرد