زبرفوفلغتنامه دهخدازبرفوف . [ زَ ب َ ] (اِ مرکب ) دشنام باشد. (جهانگیری ). دشنام و نفرین . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). در فرهنگ بمعنی دشنام آمده مستند به بیت حکیم اورمزدی . (آنندراج ) : یک زبرفوف از دهانت نزد من از دعای عالمی خوشتر بود.اورم