زدبرلغتنامه دهخدازدبر. [ زَ ب َ ] (ع اِ) مانند زأمج و زأبر بمعنی «همه » است . گویند: اخذت الشی ٔ بزدبره ؛ یعنی گرفتم همه ٔ آنرا. (از جمهره ٔ ابن درید ج 3 ص 480).
مزدبرلغتنامه دهخدامزدبر. [ م ُ ب َ ] (نف مرکب ) مزدور. و آن را مزدبره و مزده بر نیز گویند. (آنندراج ). کسی که کار می کند و اجرت می گیرد. اجیر. مزدور. (ناظم الاطباء). رجوع به مزدور شود.