لغتنامه دهخدا
زردخاناه . [ زَ ] (معرب ، اِ مرکب ) از «زرد» و فارسی «خاناه » در حقیقت بمعنی انبار زره ، زرادخانه است ... ولی شنیده شده است که این کلمه بمعنی زندانی است که نسبت به زندانهای معمولی مرتبه ٔ بلندی دارد و کسی را که در آن زندانی کنند، مدت زندانش طولانی نخواهد بود چه بزودی کشته یا