زرنجیلغتنامه دهخدازرنجی . [ زَ رَ ] (ص نسبی ) منسوب است به زرنج که ناحیه ٔای است در سیستان . (از الانساب سمعانی ). رجوع به زرنج و زرنگ شود.
زرنوجیلغتنامه دهخدازرنوجی . [ زُ ] (اِخ ) برهان الدین ... از دانشمندان قرن ششم هجری است . او راست تعلیم المتعلم لتعلم طریق العلم . رجوع به معجم المطبوعات شود.
زرنجینلغتنامه دهخدازرنجین . [ زَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاغذکنان است که در بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد و در پنجهزارگزی شوسه ٔ هروآباد به میانه واقع است و 134 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ابوطاهر قرمطیلغتنامه دهخداابوطاهر قرمطی . [ اَ هَِ رِ ق َ م َ / ق ِ م ِ ] (اِخ ) سلیمان بن حسن جنابی ابن بهرام فارسی . از مردم گنافه ٔ فارس . در روز دوشنبه ٔ 25 ربیعالاَّخر 311 هَ . ق . به بغداد خبر آ
زرنجینلغتنامه دهخدازرنجین . [ زَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاغذکنان است که در بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد و در پنجهزارگزی شوسه ٔ هروآباد به میانه واقع است و 134 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).