خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زله
لهجه و گویش مازنی
zele درد خفیف و آزاردهنده ی استخوان و ماهیچه ها که براثر کم کاری ...
-
زله
لهجه و گویش مازنی
zelle ۱مانده،خسته – از پای افتاده ۲بی زار – متنفر
-
زله
لهجه و گویش مازنی
zele ۱یخ ۲گوشت لخت
-
زله
لهجه و گویش مازنی
zele ۱برف آویخته از شاخه های درخت ۲ماهیچه ۳سوز سرما
-
زله
لهجه و گویش مازنی
zale ۱زهره – کیسه ی زردآب
-
واژههای مشابه
-
زَلَه
لهجه و گویش بختیاری
za:la 1. جرأت، شهامت؛ 2. صفرا، کیسه صفراza:la-s tarakid>:کیسه صفرایش ترکید> .
-
زِلّه
لهجه و گویش تهرانی
خسته، درمانده، بستوه آمدن
-
دار زله
لهجه و گویش مازنی
daar zele برفی که روی شاخه های درخت بماند و یخ بزند
-
زله بویئن
لهجه و گویش مازنی
zalle bavien ۱بیزار شدن ۲خسته شدن
-
زله ترک
لهجه و گویش مازنی
zale tarak ۱از اندوه و ترس مردن ۲دق کردن ۳خیلی ترسیدن
-
زله چشم
لهجه و گویش مازنی
zale cheshm نگاه خشم آلود
-
زله دار
لهجه و گویش مازنی
zale daar زهره دار – نترس – شجاع
-
زله داشتن
لهجه و گویش مازنی
zale daashten جرأت داشتن – نترسیدن
-
زله داشتن
لهجه و گویش مازنی
zale daashten ۱گنجایش داشتن ۲زهره داشتن