لغتنامه دهخدا
زنگستان . [ زَ گ ِ ] (اِخ ) ناحیه ٔ زنگ . زنگبار. مهمترین ناحیتی است اندر جنوب و بعضی از شرق وی به زابج پیوسته است و شمالش به دریای اعظم و بعضی از مغربش به حبشه ،و جنوبش کوه است و زمینشان معدن زر است و از برابر پارس و کرمان و سند نهاده است و مردمانی اند تمام صورت و بزرگ استخو