زوزیلغتنامه دهخدازوزی . [ زَ وَزْ زا ] (ع ص ) رجل زوزی ؛ مرد کوتاه قد. (ناظم الاطباء). || مرد زیرکی نماینده ٔ لاف زن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). متکایس . متحذلق . (محیط المحیط) (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). || مرد بزرگ . (آنندراج ). رجوع به زونزی شود.
زوجیلغتنامه دهخدازوجی . [ زَ / زُو ] (ص نسبی ) زَوجیّه . منسوب به ازدواج و نکاح . (ناظم الاطباء). رجوع به دزی ج 1 ص 611 شود.
زوزیةلغتنامه دهخدازوزیة. [ زُ وَ ی َ ] (ع ص ) (از «زوی و») دیگ بزرگ که یک شتر گوشت پزد.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زوازیة شود.
زوزیانلغتنامه دهخدازوزیان . (اِخ ) (سِفْر پیدایش 14:5) اسمی است عمونی که عمونیان برای آن طایفه که در شرقی بحیرةالموت و اردن سکونت داشتند و جبار بودند گذاردند. (از قاموس کتاب مقدس ).
زوزاةلغتنامه دهخدازوزاة. [ زَ ] (ع مص ) (از «زوزی ») اندک و حقیر شمردن کسی را. || راندن و دفع نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
زونزیلغتنامه دهخدازونزی . [ زَ وَ زا ] (ع ص ) مرد کوتاه بالا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مرد زیرکی نماینده ٔ لاف زن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به «زوزی » شود.
زوازیةلغتنامه دهخدازوازیة. [ زُ ی َ ] (ع ص ) (از «زوزی ») کوتاه درشت و فربه و بزرگ . یقال : قِدْر زوازیة؛ ای ضخمة. (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). و رجل او قوم زوازیة؛ ای قصار غلاظ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زؤازئة شود.
زوزیةلغتنامه دهخدازوزیة. [ زُ وَ ی َ ] (ع ص ) (از «زوی و») دیگ بزرگ که یک شتر گوشت پزد.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زوازیة شود.
زوزیانلغتنامه دهخدازوزیان . (اِخ ) (سِفْر پیدایش 14:5) اسمی است عمونی که عمونیان برای آن طایفه که در شرقی بحیرةالموت و اردن سکونت داشتند و جبار بودند گذاردند. (از قاموس کتاب مقدس ).
محزوزیلغتنامه دهخدامحزوزی .[ م ُ زَ زی ] (ع ص ) استاده . (منتهی الارب ). المنتصب . (تاج العروس ). افراخته . (ناظم الاطباء). || بی آرام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قلق . (تاج العروس ). || شکسته .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). منکسر. (تاج العروس ).
وزوزیلغتنامه دهخداوزوزی . [ وِزْ وِ ] (ص نسبی ) در تداول ، موی وزکرده و ژولیده و دارای جعدهای بسیار ریز و نامرتب . (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).