زکاملغتنامه دهخدازکام . [ زُ ] (ع اِ) بیماری سر و دماغ که بواسطه ٔ ورم تجاویف بینی عارض شود و به فارسی باد در تام و هنگ نیز گویند. (ناظم الاطباء). عارضه ٔ التهاب مخاط بینی است که غالباًبا آب ریزش و گرفتگی بینی همراه است . نزله ٔ بینی . گرفتگی بینی . نزله ٔ غشاء بینی و آن بر چند قسم است :<
زکامفرهنگ فارسی عمیدکوریزا؛ نزلۀ انفی؛ نزلۀ بینی؛ التهاب مخاط بینی که بر اثر سرماخوردگی یا حساسیت ایجاد میشود و با عطسه، آبریزش و گرفتگی بینی همراه است.
زکامcoryzaواژههای مصوب فرهنگستانالتهاب نزلهای حاد مخاط بینی که غالباًً با آبریزش و گرفتگی بینی همراه است
انفلونزادیکشنری عربی به فارسیانفلوانزا , نزله وبايي ناي , زکام همه جا گير , گريپ , زکام , نزله وبايي يا همه جا گير
زکاملغتنامه دهخدازکام . [ زُ ] (ع اِ) بیماری سر و دماغ که بواسطه ٔ ورم تجاویف بینی عارض شود و به فارسی باد در تام و هنگ نیز گویند. (ناظم الاطباء). عارضه ٔ التهاب مخاط بینی است که غالباًبا آب ریزش و گرفتگی بینی همراه است . نزله ٔ بینی . گرفتگی بینی . نزله ٔ غشاء بینی و آن بر چند قسم است :<
زکامفرهنگ فارسی عمیدکوریزا؛ نزلۀ انفی؛ نزلۀ بینی؛ التهاب مخاط بینی که بر اثر سرماخوردگی یا حساسیت ایجاد میشود و با عطسه، آبریزش و گرفتگی بینی همراه است.
زکامcoryzaواژههای مصوب فرهنگستانالتهاب نزلهای حاد مخاط بینی که غالباًً با آبریزش و گرفتگی بینی همراه است
زکاملغتنامه دهخدازکام . [ زُ ] (ع اِ) بیماری سر و دماغ که بواسطه ٔ ورم تجاویف بینی عارض شود و به فارسی باد در تام و هنگ نیز گویند. (ناظم الاطباء). عارضه ٔ التهاب مخاط بینی است که غالباًبا آب ریزش و گرفتگی بینی همراه است . نزله ٔ بینی . گرفتگی بینی . نزله ٔ غشاء بینی و آن بر چند قسم است :<
ازکاملغتنامه دهخداازکام . [ اِ ] (ع مص ) بازکام گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). مبتلی بزکام کردن کسی را: ازکمه اﷲ. (از منتهی الارب ).
زکامفرهنگ فارسی عمیدکوریزا؛ نزلۀ انفی؛ نزلۀ بینی؛ التهاب مخاط بینی که بر اثر سرماخوردگی یا حساسیت ایجاد میشود و با عطسه، آبریزش و گرفتگی بینی همراه است.
زکامcoryzaواژههای مصوب فرهنگستانالتهاب نزلهای حاد مخاط بینی که غالباًً با آبریزش و گرفتگی بینی همراه است