لغتنامه دهخدا
زیت . [ زَ ] (ع مص ) روغن زیت در طعام کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || کسی را روغن زیت دادن . (تاج المصادر بیهقی ). زیت نانخورش کردن ،قوم را. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). نان خورش قوم را روغ