زیرگونهsubspeciesواژههای مصوب فرهنگستانهریک از گروههای فرعی یک گونۀ معین که علیرغم تفاوتهای ژنشناختی و آرایهشناختی قادرند با یکدیگر زادآوری کنند
زیرگونههای جنسیتیgender subtypesواژههای مصوب فرهنگستانگونههایی که بسیار محدودتر از دو مقولۀ پایهای زن و مرد هستند
جرانهلغتنامه دهخداجرانه .[ ج َ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. این ده در پنجاه و پنجهزارگزی جنوب باختری مهاباد و ده هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خانه به نقده قرار دارد. محلی است جلگه و معتدل و 97</spa
زیرگونههای جنسیتیgender subtypesواژههای مصوب فرهنگستانگونههایی که بسیار محدودتر از دو مقولۀ پایهای زن و مرد هستند
جدایی تولیدمثلیreproductive isolationواژههای مصوب فرهنگستاننبود امکان درونآمیزی (interbreeding) بین اعضای یک جمعیت یا زیرگونهها یا گونههای آن
قهوة ترکیبیblended coffee, coffee blend, blend 2واژههای مصوب فرهنگستانمخلوطی از دانههای قهوه با درجات برشتگی یا خاستگاهها یا گونهها یا زیرگونههای متفاوت
عامل بیفیدیbifidus factor, bifidogenic factorواژههای مصوب فرهنگستانمادهای ناشناخته که با رشد زیرگونۀ لاکتوباسیل بیفیدوس مرتبط است و در شیر پستانداران یافت میشود
نیمگونهsemispecies, incipient species, allospeciesواژههای مصوب فرهنگستانجمعیتی که بین زیرگونه و گونۀ زیستی قرار دارد و تا حدودی دارای زادآوری/ تولیدمثل و جریان ژنی است
زیرگونههای جنسیتیgender subtypesواژههای مصوب فرهنگستانگونههایی که بسیار محدودتر از دو مقولۀ پایهای زن و مرد هستند