لغتنامه دهخدا
صادق . [ دِ ] (اِخ ) (خواجه ...) وی نویسنده ٔ ولات کردستان بود، طبعی داشته . این دو بیت را از او نگاشت و نامی از وی به روزگار گذاشت :از ازل صادق به دنیا میل آمیزش نداشت چند روزی آمد و یاران خود را دید و رفت .گرد تمکین تو گردم که بدین شیوه اگربه بهشتت گذرانند ت