ساراتگالغتنامه دهخداساراتگا. [ ت ُ ] (اِخ ) ساراتوغه (بتلفظ ترکی )، قصبه ای است در ممالک متحده ٔ آمریکا، در ایالت نیویورک ، و در 260 هزارگزی شمال شهر نیویورک و بعلت قراردادی که بسال 1777 م . بورگوین سردارانگلیسی درین موضع بست و
سارگاتیلغتنامه دهخداسارگاتی . (اِخ ) نام ناحیه ای از متصرفات حکومت هخامنشی است . در یکی از کتیبه های داریوش آمده : «این چیتر تخم است که دروغ گفت ، چنین گفت : من شاه سارگارتیم از دودمان هووخشتر». رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1577 و
شریتالغتنامه دهخداشریتا. [ ش َ ] (هزوارش ، اِ) به لغت زند، پادشاه . (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
سارتولغتنامه دهخداسارتو. [ ت ُ ] (اِخ ) آندراآنژلی . نقاش نامدارایتالیائی متولد شهر فلورانس (1486 - 1531 م .) است .آثار او بسبب موضوع و رنگ آمیزی ارزش بسزائی دارد.
ساروتیلغتنامه دهخداساروتی . (اِخ ) (...ترخانی ) طایفه ای از ایلات ترک ، از اعقاب حکام ترخان ، و جزو قبائلی است که استندار جلال الدین اسکندر [ 731 - 761 ] به ری و شهریار و بسال 809 هَ . ق . میرز