سارتولغتنامه دهخداسارتو. [ ت ُ ] (اِخ ) آندراآنژلی . نقاش نامدارایتالیائی متولد شهر فلورانس (1486 - 1531 م .) است .آثار او بسبب موضوع و رنگ آمیزی ارزش بسزائی دارد.
ساراتفلغتنامه دهخداساراتف . [ ت ُ ] (اِخ ) شهری است در جنوب شرقی روسیه در کنار رودخانه ٔ ولگا، 518000 تن سکنه ، و صنایع فلزکاری و مواد غذائی دارد.
صورتاًلغتنامه دهخداصورتاً. [ رَ تَن ْ ] (ع ق ) از جهت صورت . از لحاظ صورت . مقابل معناً. رجوع به صورت و صورةً شود.
صورتیفرهنگ فارسی عمید۱. از رنگهای ترکیبی، مانند رنگ چهره یا سرخ روشن؛ سفید مایل به سرخ؛ گلی.۲. (صفت نسبی) دارای چنین رنگی.
صورتیلغتنامه دهخداصورتی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به صورت . || سپید که به سرخی زند. سرخ و روشن همچون رنگ صورت .
پی دهملغتنامه دهخداپی دهم . [ ی ِ دَ هَُ ] (اِخ ) (سارتو) پاپ مسیحی . از سال 1903 تا سال 1914 م . او ضد تجدد بود.