سارتی ییلغتنامه دهخداسارتی یی . (اِخ ) قصبه ای است در فرانسه با1100 تن سکنه . مرکز کانتون مانش در آورندیسمان آورانش .
صورتیفرهنگ فارسی عمید۱. از رنگهای ترکیبی، مانند رنگ چهره یا سرخ روشن؛ سفید مایل به سرخ؛ گلی.۲. (صفت نسبی) دارای چنین رنگی.
صورتیلغتنامه دهخداصورتی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به صورت . || سپید که به سرخی زند. سرخ و روشن همچون رنگ صورت .
شورتیدیکشنری فارسی به انگلیسیbrash, casual, forgetful, gauche, goofy, graceless, negligent, reckless, sloppy, sloven, slovenly, thoughtless, tinker, unthinking, untidy