سالیسلغتنامه دهخداسالیس . (اِخ ) حاکم نشین ایالت کرس بخش آژاکسیو . دارای 160 تن سکنه است . در آنجا تجارت زیتون و بلوط میشود.
سگالشلغتنامه دهخداسگالش . [س ِ ل ِ ] (اِمص ) فکر و اندیشه . (غیاث ). اندیشمندی . (شرفنامه ). فکر و اندیشه نمودن . (برهان ) : ای مج کنون تو شعر نو از برکن و بخوان از من دل و سگالش و از تو تن و زبان . رودکی .سگالش بباید به هر کار جست
شالیشلغتنامه دهخداشالیش . (ع اِ) خلخال که از نقره ٔ کم عیار باشد. (دزی ج 1 ص 783). جالیش . (دزی ج 1 ص 716).
سالیسبوریلغتنامه دهخداسالیسبوری . (اِخ ) روبرت سسیل مارکیز (1830 - 1903 م .) دیپلمات و مرد سیاسی انگلیسی . متولددر هاتفیلد . او مدتی رئیس بخش بهداشتی بود. او اولین وزیری است که از 1886 تا <span cl
سالیستیلغتنامه دهخداسالیستی . [ س ِ ] (اِخ ) آنتوان کریستف (1757 - 1809 م .) مرد سیاسی فرانسه متولد در سالیستو (کرس ) عضو کنوانسیون و مشاور پنجاه نفری . ناپلئون از او در مورد ایتالیا کاملاً استفاده کرده است .
سالیسینلغتنامه دهخداسالیسین . (فرانسوی ، اِ) ماده ای که از جنس بید گیرند و در مرض روماتیسم مؤثر است و بر ضد تب بکار میبرند. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 271 شود.
ژارتیرلغتنامه دهخداژارتیر. [ رِ ی ِ ] (اِخ ) نام طبقه ای از سواران که بسال 1348 م . در انگلستان تأسیس شد بدین کیفیت که ادوارد سوم با کنتس سالیس بوری رقص میکرد، بند جوراب کنتس بیفتاد، شاه آن را برگرفت و به وی داد. درباریان از آن به خنده افتادند. شاه گفت : لعنت
سالیسبوریلغتنامه دهخداسالیسبوری . (اِخ ) روبرت سسیل مارکیز (1830 - 1903 م .) دیپلمات و مرد سیاسی انگلیسی . متولددر هاتفیلد . او مدتی رئیس بخش بهداشتی بود. او اولین وزیری است که از 1886 تا <span cl
سالیستیلغتنامه دهخداسالیستی . [ س ِ ] (اِخ ) آنتوان کریستف (1757 - 1809 م .) مرد سیاسی فرانسه متولد در سالیستو (کرس ) عضو کنوانسیون و مشاور پنجاه نفری . ناپلئون از او در مورد ایتالیا کاملاً استفاده کرده است .
سالیسیلات بازیک دوبیسموتلغتنامه دهخداسالیسیلات بازیک دوبیسموت . [ دُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) سالسیلات دوبیسموت افیتال 362 = C7H5O4Bi گردانیدر، سفید،بیشکل و بی بو میباشد. تقریباً در سردی در آب و الکل و گلیسیرین غیر محلول است . اسیدهای قوی آن را تج
سالیسیلات دانالژینلغتنامه دهخداسالیسیلات دانالژین . (فرانسوی ، اِ مرکب )326=O3,C11H12N2OC4Hیا سالی پیرین یا سالیسیلات دانتی پیرین بصورت متبلور است .بیرنگ و بی بو میباشد. مزه ٔ آن ابتدا تلخ و بعد شیرین
سالیسیلات دانتی پیرینلغتنامه دهخداسالیسیلات دانتی پیرین . (فرانسوی ، اِ مرکب ) رجوع به سالیسیلات دانالژین و رجوع به درمان شناسی عطایی ص 262 شود.