فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: نظم
ب، منظم، سامان یافته، آراسته، چیده شده، بهترتیب، بهسامان، مزین
بهصورت جدول، فهرستشده
ساختاریافته، متدیکال، سازمانی، سازمان یافته
طبقهبندی شده، ردهبندیشده
گشوده شده، بازشده، حلشده، جور، روبراه
مدون
دستچین، انتخابشده
مسلسل، متوالی