ساووسلغتنامه دهخداساووس . (اِ) شکسته ٔ سبوس . و این کلمه امروزه بصورت ساووس مستعمل است . (یادداشت بخط مؤلف ).
سیاووش گردلغتنامه دهخداسیاووش گرد. [ گ ِ ] (اِخ ) همان سیاوخش گرد و سیاوش گرد است : همی رفت سوی سیاووش گردبروز سپندارمذ ماه ارد. فردوسی .سیاووش گردش نهادند نام همه شهر از آن شارسان شادکام .فردوسی .