ساکی بالالغتنامه دهخداساکی بالا. (اِخ ) دهی از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک واقع در 5 هزارگزی خاور آستانه ، و 14هزارگزی راه اراک به خمین . کوهستانی و سردسیر، آبش از چشمه و قنات ،محصولش غلات و بنشن و پنبه و انگور است ، و
کشت تکانشیshake cultureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشت در مایع که در ان با حرکت مداوم و هوادهی امکان رشد میکربهای هوازی فراهم میشود
غلت 3trill 1, shake 2, trواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زینت عبارت از تناوب سریع یک نغمه و نغمهای بالاتر از آن
ایستاموجseicheواژههای مصوب فرهنگستانموج ایستادهای در یک حوزة بسته یا نیمبسته که حرکت آونگوار آن پس از اتمام نیروی اولیه ادامه دارد
سس پنیرcheese sauceواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع سسهای سفید طعمدارشده با پنیر که عمدتاً برای پوشش دادن برخی از غذاها مانند نیرشته یا ماهی، به کار میرود
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) طایفه ای است از حسنونداز ایل کرد پیشکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 36).
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) آندرا. نقاش ایتالیائی متولد رم (1600 - 1661 م .)و او شاگرد آلبان است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) تیره ای است از ایل بیرانوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67). درمنتخب التواریخ منسوب به معین الدین نطنزی (مؤلف در816 و 817 هَ . ق .) آمده : قوم ساکی اگر چه زبان لر
ساکی قلعهلغتنامه دهخداساکی قلعه . [ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِخ ) قریه ای است در ولایت قندهار افغانستان . رجوع به قاموس جغرافیائی افغانستان ج 2 ص 389 شود.
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِ) نوعی میمون کوچک است با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن . و آن مخصوص امریکاست و شش نوع از آن در برزیل و پرو و منطقه ٔ آمازون شناخته شده است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) آندرا. نقاش ایتالیائی متولد رم (1600 - 1661 م .)و او شاگرد آلبان است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) تیره ای است از ایل بیرانوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67). درمنتخب التواریخ منسوب به معین الدین نطنزی (مؤلف در816 و 817 هَ . ق .) آمده : قوم ساکی اگر چه زبان لر
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) طایفه ای است از حسنونداز ایل کرد پیشکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 36).
دره ساکیلغتنامه دهخدادره ساکی . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مال اسد بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری چقلوندی و 4هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ فرعی خرم آباد به چقلوندی ، با 18
دره ساکیلغتنامه دهخدادره ساکی . [ دَرْرَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 6هزارگزی شمال خرم آباد و 5هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه ، با 180 تن
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِ) نوعی میمون کوچک است با دمی بزرگ و پیکری پشم آلود و ریشی پهن . و آن مخصوص امریکاست و شش نوع از آن در برزیل و پرو و منطقه ٔ آمازون شناخته شده است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) آندرا. نقاش ایتالیائی متولد رم (1600 - 1661 م .)و او شاگرد آلبان است .
ساکیلغتنامه دهخداساکی . (اِخ ) تیره ای است از ایل بیرانوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67). درمنتخب التواریخ منسوب به معین الدین نطنزی (مؤلف در816 و 817 هَ . ق .) آمده : قوم ساکی اگر چه زبان لر