پرتلاشی، جدیت، جهد، فعالیت ≠ تنآسایی
industrious, studious
پرتلاش، پرکار، تلاشگر، زحمتکش، ساعی، فعال، کوشا، مجد ≠ کاهل، تنآسا
Trojan
hard-working
hard-hitting
سختکوشی ها
اهتمام، تقلا، تلاش، جهاد، سختکوشی، سعی، کوشش، مجاهده
۱. تلاش کردن، اهتمام ورزیدن، سعی کردن، سختکوشی کردن ۲. جهاد کردن
اهتمام، تلاش، جد، جهد، سختکوشی، سعی، فعالیت، کوشش، مداومت
۱. اهتمام، تلاش، سختکوشی، کوشش، مجاهدت ۲. کوشیدن