سختلحیمکاری غوطهایdip brazingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی لحیمکاری سخت که در آن منبع گرما حمام مذاب است
لحیمکاری سخت،سختلحیمکاریbrazing, hard solderingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلزِ پرکُن در دمای بالاتر از 450 درجة سلسیوس و زیر نقطة ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی صورت میگیرد
سختلحیمکاری پخشی،سختلحیمکاری نفوذیdiffusion brazingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی لحیمکاری سخت که در آن فلز پرکن و اجزای فاز مذاب به درون فلز پایه پخش میشوند و اتصالی با خواص مشابه فلز پایه به دست میآید
لحیمکاری سختbrazing, hard solderingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلز پرکننده در دمای بالاتر از 450 درجۀ سلسیوس و زیر نقطۀ ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی است
سختلحیمکاری کورهایfurnace brazingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی لحیمکاری سخت که در آن برای ذوب آلیاژ سختلحیم، قطعات متصلشونده را در کوره گرم میکنند
سختلحیمکاری غوطهای حمامفلزیmetal-bath dip brazingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سختلحیمکاری غوطهای که در آن فلز، علاوه بر نقش تأمینکنندة گرما، نقش فلز پرکن را نیز دارد
سختلحیمکاری غوطهای حمامشیمیاییchemical-bath dip brazingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سختلحیمکاری غوطهای که در آن مادة شیمیایی، علاوه بر نقش تأمینکنندة گرما، نقش روانساز را نیز دارد
دستورنامة سختلحیمکاریbrazing procedureواژههای مصوب فرهنگستانمجموعة روشها و عملکردهای مربوط به چگونگی اجرای سختلحیمکاری
بوری سختلحیمکاریbrazing blowpipeواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که برای به دست دادن شعلة کوچک و دقیق بر روی قطعة کار نازک به کار میرود و دمیدن شعله معمولاً با دهان صورت میگیرد
پودر سختلحیمکاریbrazing powderواژههای مصوب فرهنگستانذرات ریز فلز پرکن که در لحیمکاری سخت به کار میرود
تسمة سختلحیمکاریbrazing stripواژههای مصوب فرهنگستاننواری باریک و دراز از ورق (sheet) یا ورقة (foil) سختلحیمکاری
رشتة سختلحیمکاریbrazing ropeواژههای مصوب فرهنگستانرشتهای که در ساخت آن از نوعی پودر سختلحیمکاری همراه با پیوندة چسبناک پلاستیکی استفاده شده است